آرامش خود را از دست ندهیم

قلب مرکز تمامی احساسات انسان است. هرگاه قلب مشوش وپریشان شود به تبع آن روحیه انسان دستخوش ناآرامی ها می گردد.پیامبراکرم (ص) می فرماید: ان فی الجسد مضغه اذاصلحت صلح لها سائر الجسدواذا ا فسد فسد لها سائر الجسد الا وهی القلب (صحیح مسلم ج3 ص 1220 ح 1599 صحیح بخاری ج1 ص 29 ح 52) دربدن تکه گوشتی است که اگرسالم باشد سایراعضا سالم اند واگربیمار شودسایر اعضا بیمارمی شوندوآن تکه گوشت قلب است. رفتارو گفتار انسان مثل هم نیست.

بنابراین باید دید که قلبت با چه چیزی در آمیخته است وبدین وسیله روح وروان تورا آشفته نموده استو آسایش را از توسلب نموده است.هرچه زودتر برگرد وبا فطرت اصیلت خود را پیوندبزن.الابذکرالله تطمئن القلوب.دل بیادخداآرام میگیرد.

هرکس ازاو روی برگرداند زندگیش تلخ می شودوَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى»124طه . و هركه از ياد من روي بگرداند ( و از احكام كتابهاي آسماني دوري گزيند ) ، زندگي تنگ ( و سخت و گرفته اي ) خواهد داشت ؛ ( چون نه به قسمت و نصيب خدادادي قانع خواهد شد ، و نه تسليم قضا و قدر الهي خواهد گشت ) و روز رستاخيز او را نابينا ( به عرصه قيامت گسيل و با ديگران در آنجا ) گرد مي آوريم .

اسباب آرامش:

1-حفظ حقوق همدیگر

«وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»قصص73

و يكي از نشانه هاي ( دالّ بر قدرت و عظمت ) خدا اين است كه از جنس خودتان همسراني را براي شما آفريد تا در كنار آنان بياراميد ، و در ميان شما و ايشان مهر و محبّت انداخت. مسلّماً در اين ( امور ) نشانه ها و دلائلي ( بر عظمت و قدرت خدا ) است براي افرادي كه ( درباره پديده هاي جهان و آفريده هاي يزدان ) مي انديشند ..

زن ومرد برای همدیگر مایه آرامش هستندبه شرطی که از حدود موازین بیرون نروند وبه حقوق همدیگر ظلم وتجاوز نکنند.این دو همانگونه که خداوندمی فرماید « هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ » بقره 187) برای همدیگر به مثابه لباس برای همدیگر می باشند؛ وهمانگونه که لباس بدن انسان را از سرما وگرما وعریانی محفوظ می کند دو همسر برای همدیگر نیزچنین اند.بنابراین هرحالتی که در آن، آن دو را از شایستگی ولیاقت برای همدیگر خارج کند نوعی نا آرامی را در طرف دیگر ایجاد خواهدکرد. مرد وزن باید تمام احساسات همدیگر را مثل لباس بپوشانند در غیر اینصورت نا آرامی به آنها روی خواهدآورد.

2- مودت ورحمت :این را بدانیم که موجبات رحمت خداوندی را درخودمان فراهم کنیم.به این آیه ببادقت توجه کنیم« وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ»96اعراف- اگر مردمان اين شهرها و آباديها ( به خدا و انبياء ) ايمان مي آوردند و ( از كفر و معاصي ) پرهيز مي كردند ، ( درگاه خيرات و ) بركات آسمان و زمين را بر روي آنان مي گشوديم ( و از بلايا و آفات به دورشان مي داشتيم ) ولي آنان به تكذيب ( پيغمبران و انكار حقائق ) پرداختند و ما هم ايشان را به كيفر اعمالشان گرفتار و مجازات نموديم. خداونددر این آیه مثال یک آبادی را برایمان آورده است.در نظر داشته باشیم که وقتی اهل جماعتی بین خودشان رحم ومودت ومروت نیست چگونه باید منتظر رحمت فراوان خداوندباشند.وقتی در خانه ای بین زن و مرد وفرزندان آنها بطور متقابل رحم وشفقت ودلسوز ی هست قطعا خداوند متعال به برکت آن وفاق وهمدلی  ومودتشان با هم رحمت خود را قرین آنهامی سازد.

3-رضایت به تقدیرات خداوندی. حقیقت اسلام رضایت وتسلیم شدن در برابر اوامر ودستورات خداوندی است.اعم از خیر وشر.

در حدیث قدسی آمده است:« من لم یرض بقضائی فاتخذ الها سوای» هرکس به قضای من راضی نباشد خدای دیگری را غیر لز من برای خودش بگیرد.

آفات زبان (3)

دروغ از قبیح ترین اخلاق ناپسندی است که انسان را به سخط خداوندی گرفتار می کند.وبه تعبیر قرآن ظالم تر ازدروغگو چه کسی می تواند باشد آن جا که می فرماید: وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً.وچه کسی ظالم تر ازآنست که به خداوند دروغ ببندد.این اخلاق مذموم چه بساانسان را از دایره دیانت بیرون بردو اوصاف نفاق وفاجر به واسطه آن به خود بگیرد ودر نهایت نعوذبالله به آتش روانه سازد.چنانکهپیامبراکرم(ص)می فرمایند:"آية المنافق ثلاث: إذا حدَّث كذب، وإذا وعد أخلف، وإذا اؤتمن خان"( البخاري 7/95 و1/14 ومسلم 1/78).نشانهء منافق سه است:چون سخن زند، دروغ گويد.و چون وعده کند، بدپيماني نمايد.و چون امين قرار داده شود، خيانت کند.

پيامبر صلي الله عليه وسلم فرمودند :"إن الصدق يهدي إلى البر، وإن البر يهدي إلى الجنة، وإن الرجل ليصدق حتى يكون صديقاً، وإن الكذب يهدي إلى الفجور، وإن الفجور يهدي إلى النار وإن الرجل ليكذب حتى يكتب عند الله كذاباً"(البخاري 7/95 ومسلم 4/2012). همانا راستي انسان را بسوي نيکوکاري رهنمائي مي کند، و نيکو کاري انسان را به بهشت رهنمون مي گردد، و همانا شخص راست مي گويد تا اينکه در نزد خداوند بسيار راستگو و صديق نوشته مي شود. دروغ انسان را به معاصي و گناهان سوق مي دهد و گناهان انسان را بسوي دوزخ مي کشاند. شخص همانا دروغ مي گويد تا که در پيشگاه خداوند کذاب و بسيار دروغگو نوشته مي شود.

باید مواظب بود افتادن در این ورطه ممکن است در اول امر به انگیزه مزاح وشوخی باشد وسپس به دام اعتیاد دروغ مبتلاشود.

پيامبر صلي الله عليه وسلم فرمودند "ويل للذي يحدِّث بالحديث ليضحك به القوم فيكذب ويلٌ له ويلٌ له"( أخرجه الترمذي 4/557).

وای بر کسی که سخنی را از روی دروغ برزبان می راند تا عده ای را بخنداند؛ وای بر او؛ وای بر او.

 

آفات زبان (2)

بسیاری از گناهانی که انسان را در دنیا وآخرت گرفتارمی سازد از زبان اوست .وحفظ این زبان این قدر مهم است که پیامبر اکرم(ص) درباره اش چنین می فرمایند: "من يضمن لي ما بين لحييه، وما بين رجليه أضمن له الجنة"( البخاري 7/184).

یعنی هرکس ضمانت مابین دولبش  ( زبان)ودو رانش برای من بنماید بهشت را برای او ضمانت می کنم. هرحرفی را شایسته نیست برزبان آورد ؛ چرا که جبران بعضی از آنها بسیار دشورا وحتی نا ممکن است.مولوی میگوید:

        « عالمی را یک سخن ویران کند     روبهان مرده راشیران کند»

هرچند نفس سرکش انسان بعضا از برزبان راندن برخی ار حرفها ولو به منظور مزاح ویا خنداندن عده ای باشد اما غافل ازاینکه گاهی برخی ازسخن هایی که برزبان می رانیم دین ودنیای ما راتباه می سازد وبد جوری ما را گرفتارمی سازد.سخنی که ممکن است در نظر ما چیز زیاد مهمی نبوده ولیکن همین سخن سبب شده است که مدتها مارا گرفتار غضب وسخط خداوند نموده باشد. چنانکه آن فرزانه حکیم می فرمایند: « إن الرجل ليتكلم بالكلمة من رضوان الله ما كان يظن أن تبلغ ما بلغت، يكتب الله له بها رضوانه إلى يوم يلقاه، وإن الرجل ليتكلم بالكلمة من سخط الله ما كان يظن أن تبلغ ما بلغت يكتب الله له بها سخطه إلى يوم يلقاه"( موطأ الإمام مالك 2/985 والبخاري 7/185).

انسان گاهی سخنی را برزبان می راند که آن سخن مورد خشنودی خداوند می شود وتا ابد از او بواسطه ی آن حرف خشنود می شود وهمچنین گاهی سخنی را بر زبان می آورد که بواسطه یآن حرف تا ابد از او خشمگین است.

اینست که می گویند انسان نادان زبانش قبل از عقلش قرار گرفته است وانسان عاقل عقلش قبل از زبانش قرادارد.زیرا اول می اندیشد وسپس می گوید.

آفات زبان (1)

«وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً»

 هیچ کس از ما نیست که به حرمت وقباحت غیبت در شرع انور اسلام تا حدودی آگاه نباشد. خداوند متعال از غیت کردن به خوردن گوشت برادر مرده خود  تعبیر میکند «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلا تَجَسَّسُوا وَلا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ»اي كساني كه ايمان آورده ايد ! از بسياري از گمانها بپرهيزيد ، كه برخي از گمانها گناه است ، و جاسوسي و پرده دري نكنيد ، و يكي از ديگري غيبت ننمايد ؛ آيا هيچ يك از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد ؟ به يقين همه شما از مرده خواري بدتان مي آيد ( و از آن بيزاريد ، غيبت نيز چنين است و از آن بپرهيزيد و ) از خدا پروا كنيد ، بي گمان خداوند بس توبه پذير و مهربان است.

.«قال رسول الله صلّى الله عليه وسلّم: "يا معشر من آمن بلسانه ولم يدخل الإيمانُ قلبَهُ لا تغتابوا المسلمين ولا تتَّبعوا عوراتهم؛ فإنه من اتّبعَ عوراتِهم يتّبع اللهُ عورتَهُ، ومن يتبع الله عورته، يفضحهُ في بيته»

ای کسانی که به زبان  ایمان آورده اید ولی ایمان در قلب شما جا نگرفته است؛مسلمانان راغیبت نکنید و به دنبال عیوب آنها نباشید، چرا که خداوند به دنبال عیوبش خواهد افتاد و هرکس را که خداوند به دنبال عیوبش بیفتد در خانه ی خودش رسوایش میکند.(الموطا امام مالک)

فضیل عیاض علیه رحمه می فرماید:(من أراد أن يسلم من الغيبة فليسد على نفسه باب الظنون، فمن سلم من الظن: سلم من التجسس، ومن سلم من التجسس: سلم من الغيبة).هرکس می خواهداز غیبت دورباشد در شک وگمان را بروی خود می بندد.وهرکس از ظن وگمان دورشداز تجسس مصون می ماند وهرکس از تجسس دورشود از غیبت کرددر امان می ماند.همچنین او می گوید: (إذا ظهرت الغيبة، ارتفعت الأخوة في الله.) هرگاه غیبت به میان آمد برادریدر راه خداوند ازبین میرود.

احساس مسئولیت

بسیاری از ما هر هفته از عامی وباسواد ،امام جمعه وسایر نمازگزاران در خطبه های جمعه غالبا  این فرموده شریف پیامبر(ص) را می شنویم.« من اصبح ولم یهتم بأمورالمسلمین فلیس بمسلم » یعنی هرکس روزخود را  آغاز کند ودر فکر امور مسلمانان نباشد مسلمان نیست.بیاید یک لحظه  اسلام خودمان با معیار این گفته پیامبر تطبیق دهیم ببینیم چقدر ازماها درکمال مسلمان بودن به مشکل برمیخوریم.چقدر درقبال همدیگر احساس وظیفه میکنیم؟چقدر در مقابل امور جامعه ای که در آن بسر می بریم احساس وظیفه می کنیم؟کو آن احساس وظیفه مسلمانی امر به معروف ونهی از منکر؟مگر نه اینکه همه مادر قبال همدیگر به نحوی مسئول هستیم، چنانچه پيامبر(ص) ميفرمايد: " کُلُّکُم رَاع ٍ وَ کُلُّکُم مَسؤُول ٌ عَن رَعِيتِهِ فَالاِمَامُ رَاعٍ وَ هُوَ مَسؤُولٌ عَن رَعِيََّتِهِ وَ الرَّجُلُ رَاعٍ فِي أهلِهِ وَ هُوَ مَسؤُولٌ عَن رَعِيَّتِهِ وَ المَرأةُ رَاعِيَةٌ فِي بَيتِ زَوجِهَا وَهِيَ مَسؤُولَةٌ عَن رَعِيَتِهَا وَالخَادِمُ رَاعٍ فِي مَال ِسَيِّدِهِ وَ هُوَ مَسؤُولٌ عَن رَعِيَتِهِ " (رواه البخاري) .همه شما شبان (سرپرست) هستيد وهمه شما مسؤل رعيت خود ميباشيد، امام سرپرست است واو مسؤل رعيت خودمي باشد و مرد درخانوادي خود سرپرست است ومسؤل رعيت خود مي باشد ، وزن درخانه شوهرخود سرپرست است واو مسؤل رعيت خود ميباشد، خادم درمال آقاي خود سرپرست است ومسؤل رعيت خود مي باشد ، و همه شما سرپرست هستيد وهمه شما مسؤل رعيت خود مي باشيد. زماني که  احساس وظیفه وامانت داري در بين ملتي ارزش خود را از دست داد و رخت سفر بست ، در آن وقت است که مي بيني واسطه ها ، و سفارشها و رابطه هاي شخصي تمام مصالح عامه را ببازي گرفته وحقوق عامه را پایمال مي سازد ، و توانايي و کفايت افراد کاردان را به هدر داده و افراد شايسته را ازصف مقدم کاربراي سازند گي به عقب ميراند و به عوض آن ، افراد نا شايسته و بي کفايت را جا یگزين آنان ميسازد ، واين حالت  همان فساد موعود و نابودي است که درحديث پيامبر اسلام بعنوان برهم خوردن نظام دنيا و برپا گرديدن قيامت معرفي شده است:«" جَاءَ رَجُلٌ يَسئَلُ رَسُولَ اللهِ ي مَتَي تَقُومُ السَاعَةُ ؟ فَقَالَ: إذَا ضُيِّعََتِ الأمَانَةُ فَاَنتَظِر السَّاعَةَ فَقَالَ کَيفَ إضَاعَتُهَا ؟ فقَالَ إذَا وُسِّدَ الأمرُ إلَي غَيرِ اَهلِهَ فَانتَظِرُ السَّاعَة َ »" (رواه البخاري .)

 مردي نزد رسول خدا آمد وسوال کرد: قيامت چه وقت بر پا مي شود؟ پيامبر خدا فرمود: آن زماني که امانت ضايع گردد. آن مرد پرسيد ضايع شدن امانت چگونه است؟ پيامبر خدا فرمود: هرگاه کارهاي ( اداري و وظايف دولتي ) به غير اهل آن سپرده شود پس منتظرقيامت باش.

بناءً قرآن کريم بر اداي امانتها که معناي جامع دارد تأکيد ميکند: " اِنَِّ اللهَ يَأمُرُکُم اَن تُؤَدُّوا الأمَانَاتِ اِليَ ا َهلِهَا " به تحقيق خداوند شما را امر ميکند که امانتها را به صاحبان امانت برسانيد. (نساء آيه:58)

پیامب (ص) میفرماید« : إِنَّ الله لا ينزع العلم بعد أن أعْطَاهُمُوهُ [انتزاعا] ، ولكن ينتزعُه منهم مع قبض العلماء بعلمهم ، فيبقى ناس جُهَّال ، فَيُسْتَفْتَوْن ، فَيُفْتُون برأيهم ، فَيَضِلُّون ويُضِلُّون.»خداوند علم را پس ار آنکه به مردم بخشید از آنها نمیگیرد ولی باخود داری علما از بکارگیری علمشان از آنها میگیرد ودر آنصورت مردم جاهل می مانند آنگاه استفتا ازانسانهای جاهل می جویند وآنها هم با جهالت خودشان فتوای می دهندو گمراه می شوند ودیگران راهم گمراه میکنند.

بياييد به خانواده اجتماعی خود عمیق تر و حساس تر فکر کنيم ؟

ای علما ...ای معلمان.. ای دانشجویان.. ای معتمدین از هر صنف وگروهی که هستید؛ خداوند شما را مؤاخذه خواهد کرد پس بیاییم بجای سکوتماندر برابر هر ناپسندی  با امرو نهی سازنده اوضاع جامعه خودرا از این بلایا نجات دهیم.

باب توبه و بازگشت به خداي تعالي جلت عظمته

قَالَ العلماء: التَّوْبَةُ وَاجبَةٌ مِنْ كُلِّ ذَنْب، فإنْ كَانتِ المَعْصِيَةُ بَيْنَ العَبْدِ وبَيْنَ اللهِ تَعَالَى لاَ تَتَعلَّقُ بحقّ آدَمِيٍّ فَلَهَا ثَلاثَةُ شُرُوط:

علماء مي گويندکه: توبه از هر معصيت واجب است. اما اگر معصيت در بين بنده و خدا باشد و به حقوق آدمي ارتباط نداشته باشد سه شرط دارد.

أحَدُها: أنْ يُقلِعَ عَنِ المَعصِيَةِ .

1- اينکه خود را از معصيت و گناه بازدارد.

والثَّانِي: أَنْ يَنْدَمَ عَلَى فِعْلِهَا.

2- اينکه از انجام دادن آن پشيمان شود.

والثَّالث: أنْ يَعْزِمَ أَنْ لا يعُودَ إِلَيْهَا أَبَدا. فَإِنْ فُقِدَ أَحَدُ الثَّلاثَةِ لَمْ تَصِحَّ تَوبَتُهُ.

وإنْ كَانَتِ المَعْصِيةُ تَتَعَلقُ بآدَمِيٍّ فَشُرُوطُهَا أرْبَعَةٌ : هذِهِ الثَّلاثَةُ ، وأنْ يَبْرَأ مِنْ حَقّ صَاحِبِها، فَإِنْ كَانَتْ مالاً أَوْ نَحْوَهُ رَدَّهُ إِلَيْه، وإنْ كَانَت حَدَّ قَذْفٍ ونَحْوَهُ مَكَّنَهُ مِنْهُ أَوْ طَلَبَ عَفْوَه، وإنْ كَانْت غِيبَةً استَحَلَّهُ مِنْهَا. ويجِبُ أنْ يَتُوبَ مِنْ جميعِ الذُّنُوب، فَإِنْ تَابَ مِنْ بَعْضِها صَحَّتْ تَوْبَتُهُ عِنْدَ أهْلِ الحَقِّ مِنْ ذلِكَ الذَّنْبِ وبَقِيَ عَلَيهِ البَاقي. وَقَدْ تَظَاهَرَتْ دَلائِلُ الكتَابِ والسُّنَّةِ ، وإجْمَاعِ الأُمَّةِ عَلَى وُجوبِ التَّوبةِ .

3- اينکه تصميم گيرد که دوباره آن را انجام ندهد.

اگر يکي از شروط موجود نشود، توبه اش مورد قبول نمي افتد، اگر معصيت به حقوق انسانها تعلق داشته باشد چهار شرط دارد، علاوه بر اين شروطي که ذکر شد، اينکه از صاحب حق برائت بگيرد. اگر اين حق مال و امثال آن باشد به وي بازگرداند. اگر حد قذف و امثال آن باشد وي را قدرت جبران دهد، و يا از او طلب عفو کند. اگر غيبت باشد بخشش طلبد. لازم است که از همهء گناهان توبه کند.

گر جنانچه از يکي از گناهان توبه نمود، توبه اش در نزد اهل حق از همان گناه درست است و بقيه بر ذمه اش مي ماند.

دلايل زيادي در کتاب و سنت و اجماع امت مبني بر وجوب توبه وجود دارد، از آن جمله:

قال الله تعالي: { وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ} النور: 31

و قال تعالي: {وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ} هود: 3

قال تعالي: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحاً} التحريم: 8

خداوند ميفرمايد:(واي مؤمنان همه بدرگاه خدا توبه کنيدباشدکه رستگار شود) نور 31

وهم مي فرمايد: (آمرزش طلبيد از پروردگار خود و سپس بسويش باز گرديد) هود 3

و هم ميفرمايد: ( اي مسلمانان رجوع کنيد بسوي خدا بازگشتي پاک و ناب) تحريم 8

منبع:ترجمه رياض الصالحين